بوی عیدی
اسفند ماه رو خیلی دوست دارم چون علاوه بر این که تولد خودم و همسری هم تو این ماه هست وحسابی تولد بازی میشه هیاهیوی قشنگی بین مردم برای استقبال از سال جدیدو عید نوروز هست و این هوای خوب و نو نوار کردن یه جورایی به آدم روحیه میده !دیروز داشتم با خودم فکر میکردم 3 سال پیش این موقع ها همش تو سیسمونی فروشی ها میچرخیدیم و پارسال رو هم تو بنگاه دنبال خرید خونه بودیم و اما امسال برای اولین بار سال تحویل رو قراره خونه خودمون بمونیم !چند سالی که تهران بودم همیشه سال تحویل رو مهمون هفت سین خونه مامان اینا بودیم و اینه که امسال یه حس و حال دیگه ای دارم دختری هم حسابی از این حال و هوا خوشش میاد و وقتی از خونه میریم بیرون میگه :مامان چگد هوا خوبه
امسال نسبت به سال گذشته خیلی بیشتر میفهمه و از این مراسم ها لذت میبره مامان جون براش توضیح داده عید نوروز چی هست و چکار میکنند و خلاصه حسابی آمادش کرده
دختر خوشگل مامان کلی از خرید لباس عید لذت برده و من هم امکان نداره بیرون برم و چیزی واسه عشقم نخرم!به باباش میگه مامان همیشه واسه من اداسه(لباس)میخره !به مامان جون میگه برای تو شلوار نخرید چونکه خودت داری! پیراهن عیدش یه کوچولو چین داره آنیسا بهش میگه لباس عروس!جدیدا عاشق لباس عروس شده
دختر خوشگل مامان حس بویاییش خیلی خوبه و الانم بوی عید رو کاملا حس کرده
رنگ آمیزی تخم مرغ ها با دستان هنرمند دختری
البته کمی بعد با دستان هنرمندش یکی ش رو شکوند و الانم داره یکی دیگشو نوش جان میکنه
این پست خیلی هول هولکی نوشته شد و فکر کنم دیگه آخرین پست سال 92 باشه دوستای گلم سال 1393 رو پیشاپیش تبریک میگم و سال خوبی رو برای همه ی شما آرزومندم