شالی
باز هم یه آخر هفته دیگه تو رستوران شالی! این بار یه گروه اومده بودن با کلی نی نی تقریبا هم سن و سال آنیسا و همه با هم سوار قطار شدند البته دختر ما تو واگن پسرا نشست!
خلاصه حسابی شلوغ بازی در آوردن و شعر میخوندن و...
اینم آنیسا خانم مامان baby !که مدام تو بغلش هست و یا داره تو دستشویی میشورتش!
دختری مامان جدیدا خیلی بد اخلاق شده مدام در حال جیغ کشیدن هست !شنیده بودم بعضی نی نی ها تو این سن اینجوری میشن اما فکرشم نمیکردم دختر خانم و مهربون من هم اینقدر شیطون و لجباز بشه!!!خلاصه حسابی خسته ام میکنه و گاهی میمونم که چه کار باید بکنم .امیدوارم صبور تر از گذشته باشم و خیلی زود این مرحله رو پشت سر بزاریم
خوشگل مهربونم
وقتی بعد از اینهمه شیطنت میای و من و میبوسی و میگی آخیش چقدر مزه داد!حسابی خستگی رو از تنم بیرون میکنی گاهی وسط بازی میدویی میای منو میبوسی و میگی بزار یکم انژی بگیرم
دخترم تو همان مهربانی؟!!یا مهربانی همان توست؟!!
نمیدانم...فقط میدانم بی شک باهم نسبت نزدیکی دارید..