آنیساآنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

برای آنیسای عزیزمان

پیشرفتهای آنیسا

1390/7/30 16:32
نویسنده : مامان
1,012 بازدید
اشتراک گذاری

آنیسا جونم، یک هفته پیش همراهه بابایی اومدیم شمال چون اینجا همه سخت دلتنگ شما بودند و مامان هم باید میرفت دانشگاه! از اونجایی که همه  از دیدنت خوشحال بودن دوست داشتن بغلت کنند اما شما بغل هرکی میرفتی غریبی میکردی بغض میکردی و لبت رو بر میگردوندی ناراحتطوری قیافه مظلومانه به خودت میگیری که مامان دلش ضعف میره ولی وقتی که چهره افراد برات آشنا میشه دیگه خبری از بغض و گریه نیست و تبدیل به یه دختره خوشرو و خنده رو میشی قهقهه 

از پیشرفتهای این روزها میشه گفت چند وقتی بود که دستات رو مشت میکردی و میذاشتی تو دهنت  بعدش شصتت رو پیدا کردی و میمکیدی و حالا هم لب پایینت رو میمکی و کلی سر وصدا از خودت در میاری وملچ وملوچ میکنیخوشمزه وقتی هم اسباب بازیهات رو بهت نشون میدم سعی در گرفتنشون میکنی و چند ثانیه میگیری تو دستت و بازی میکنی ولی زود خسته میشی و میندازی.

الهی مامان قربون این تلاشات بشه نفسمتشویقماچقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مادر جون
30 مهر 90 20:41
بعد از یکماه آنیسای خوشگلم دیدم هزار ماشاالله تپل خوشگل شده بود وخیلی هم با هوش تر .آخه دانشمند کوچولو منه .وجود مهربانت دور از گزند/نفست تازه /و شیرنیی وجودت سبز پر جوانه ...عسلم دوستت دارم شیرنیی زندگی من .X