آنیساآنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

برای آنیسای عزیزمان

روزهای سخت

1391/11/28 21:39
نویسنده : مامان
1,792 بازدید
اشتراک گذاری

دختر خوشگل من داره روز های سختی رو میگذرونه! چون عادت داشت در حال می می خوردن بخوابه و اگر همینطور ادامه میداد از شیر گرفتن براش خیلی سخت میشد این بود که تصمیم گرفتم اول بهش شیر بدم سیرش کنم و بعد بخوابه! اما خوب یه خورده سخت بود اوایل اینقدر گریه میکرد تا خوابش ببره گاهی وسوسه میشدم که بهش شیر بدم اصلا طاقت گریه هاشو ندارم! اما خیلی زود یاد گرفت و الان کمتر پیش میاد که گریه کنه و داره یاد میگیره موقع خواب که شد سرش رو بزاره رو بالشتش و بخوابه

علاوه بر این خیلی هم بد غذا شده اصلا از غذاهای اصلی که قبلا خیلی خوب میخورد خوشش نمیاد از انواع سوپ گرفته تا پلو خورشت و ماکارونی و آش همه رو امتحان کردم اگر خیلی هم گشنه باشه در حد دو سه تا قاشق میخوره! این شد که رفتم واسش مَویز و شاه دونه و تخم آفتاب گردان و اَرده گرفتم خدا رو شکر اینا رو دوست داره و میخوره مخصوصا مَویز رو خیلی دوست داره خیلی هم خاصیت داره طی تحقیقاتی که کردم فهمیدم مَویز امگا 3 داره و کلی فایده های دیگه....شیر و دنت رو هم دوست داره و اگر بیرون باشیم و گشنه اش بشه میگه :مامان شیر بده! چون میدونه اینجور مواقع تو کیفم یه دونه شیر دارم براش!

از پیشرفتهای خانم خانما بگم که کم کم داره جمله سازی میکنه و فعلا رو جمله های دو یا سه کلمه ای هست انگلیسیش هم پیشرفت کرده و داره اشکال هندسی رو به زبان انگلیسی یاد می گیره

یه چیز دیگه که خیلی ها به من میگفتند و خودم هم در دودلی به سر میبردم این بود که به آنیسا انگلیسی یاد ندم چون ممکنه دو زبان رو باهم قاطی کنه یا زده بشه یا تاخیر در یاد گیری زبان مادری پیش بیاد و حالا که خودم تجربه کردم و دارم میبینم که بچه ها خیلی باهوش تر از این حرفان و کاملا دو زبان رو از هم تشخیص میدن مثل آنیسا که هر چیز انگلیسی که بلده فارسیش رو هم بلده و اصلا دو تا رو باهم قاطی نمیکنه خیلی زود یاد میگیره و زبان مادریش هم نسبت به همسن و سالاش خیلی خوبه حتی فکر میکنم تو این سن خیلی زود تر و راحت تر یاد میگیرن و مثل زبان مادری ملکه ذهنشون میشه و اصلا لازم نیست مثل زمان مدرسه ما دیکته وار حفظ کنند و دو روز بعد یادشون بره!

یه کار بامزه دیگه اینه که به تقلید از من که آدم ترسویی هستم و هر وقت سوار ماشین میشم مدام به علیرضا هشدار میدم و میگم یواش برونه، یاد گرفته و از وقتی سوار میشیم هر دو ثانیه میگه اَباش   بابا اَباش  !

هر چیزی رو که میخوره ظرفش رو میبره تو آشپزخونه رو سینک ظرفشویی میزاره ما که هیچ وقت ازش همچین کاری رو نخواستیم چون همش باید دل نگران باشیم که نکنه ظرف ها بشکنه و بهش آسیب برسه!

و اما دختر خوشگلم :

تو میوه عشق ما هستی خوشحالم که تو رو دارم خوشحالم که خونمون اینقدر باصفا شده خوشحالم که دختر با محبتی دارم که از صبح تا شب هزار بار میاد مامانش رو بغل میکنه میبوسه، ناز میکنه و حتی گاهی رو صورت مامان میخوابه اینقدر این ابراز احساساتت رو دوست دارم که هربار برام تازگی داری و کلی لذت میبرم 

انیسا

انیسا

انیسا

انیسا

انیسا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (41)

مامان شروین و آذین عزیز
28 بهمن 91 20:21
قربون اون راه رفتنت و لباس پوشیدنت
الهی زنده باشی خانوم خانوما


مرسی عزیزم
هیراد و عمه لیلاش
28 بهمن 91 20:37
سلام ، هیراد جون توی مسابقه شرکت کرده ، لطفا به وبلاگش بیایید و کمکش کنیدآرزومند ارزوهای شما


چشم عزیزم
مامان کوثری
28 بهمن 91 22:05
اگر دنبال تقویم 92 با عکس کودکتون هستین!!! اگر میخواهید جشن تم دار بگیرین !!!! حتما سری به مابزنید و طرح های زیبا و بینظیر ما رو ببینید http://temparti.blogfa.com/ هر طراحی که شما بخواهید تو سریع ترین زمان انجام میشه
مامان آرنیکا
28 بهمن 91 23:27
آفرین به گل خانم


مرسی خاله جون
مهسا مامان کیارش
29 بهمن 91 1:20
سلام آنیساجونم. الهی بگردمت که اینقد زرنگ و باهوشی. آفرین عزیزم.
مامان آنیساجون هرطور که خودت فکر میکنی درسته همون رو انجام بده چون به من هم اولا همین رو میگفتن که از یادگیری خسته میشه ولی اشتباهه این فکر اتفاقا بیشتر علاقه هم نشون میدن.
موفق باشی عزیزم

درسته مهسا جون من هم به همین نتیجه رسیدم
مامان آیسا
29 بهمن 91 1:20
عزیزم آفرییییین
چه لباس قشنگی پوووووشیدی مثل همیشه نازو شیک


مرسی عزیزم لطف داری
مرجان مامان آران
29 بهمن 91 1:37
عزیز دلممممم ارین به دختر باهوشششششش که چیزای جدید یاد گرفته
ایشالا این سختیم به زودی تموم میشه


فکر کنم دیگه تموم شده !دو سه شبه که خودش بدون اعتراض میخوابه!
راحیل
29 بهمن 91 12:44
آفرین به این دختر ناز


مرسی خانمی
ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون
29 بهمن 91 13:43
سلام عزیز مهربون ممنون اومدی پیشمون
با افتخار لینک شدین


مرسی عزیزم ما هم با افتخار لینکتون میکنیم
ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون
29 بهمن 91 13:49
آخی دلم گرفت این مطلبو خوندم منم موندم چکار کنم دلم نمیاد ستایشو از شیر بگیرم اون خیلی وابستس به شیشه شیرش
آنیسا جونم درکت میکنم


آره واقعا سخته حالا تازه مرحله اول هستم هنوز قصد ندارم کاملا از شیر بگیرمش!
مینا مامی لیانا
29 بهمن 91 14:16
خوشتیپ....خوشنیپ
اتفاقا کار بسیار عالی کردین که انگلیسی یادش میدین ما هم که ایران زندگی نمیکنیم دکتر بهمون گفت شما فقط فارسی حرف بزنید لیانا خود به خود بیرون خودش هلندی یاد میگیره اصلا قاطی نمیکنن ماشالله به این آنیسای نازم با این هوشش که به این زودی به خوبی میتونه صحبت کنه بوس کحکم و چاق و گنده برای خانم خانما

مرسی مینا جون واقعا همینطوره که میگی بچه ها اینقدر باهوشن که قابلیت تشخیص چند زبان رو دارند و خیلی زود هم میتونند چند زبان رو باهم و به آسونی یاد بگیرند!ببوس عزیزم لیانای نازمو
صفورا مامان آوا
29 بهمن 91 19:54
وااااااای چقدر شیرینه دخترت چه موهایی داره ما شا ا...


مرسی عزیزم لطف داری
مامان آوا
29 بهمن 91 21:56
قربونت برم خيلي سخته اما بايد طاقت بياري آخه ديگه داري خاااااااااانوم ميشي انشالله كه اين دوران به راحتي بگذروني و اذيت نشي
آفرين به اين دختر مودب و باهوش كه كاراي جديد ياد گرفته خيلي خوبه


مرسی خانمی
مامان بابای الیسا
29 بهمن 91 22:08
آفرین دخملی که باهوشی
از شیر گرفتن خیلی سخته کار خوبی میکنی که کم کم بهش عادت میدی .
چه شنل زنبوری قشنگی دخملی ناز


مرسی عزیزم البته این شنل هم کار دست مامان جون مهربونش هست قابل الیسا جونو هم نداره.ببوس عزیزم دخترک خوشگلت رو
مامان مبینا
30 بهمن 91 1:38
سلام مامان مهربون خوبید?خیلی خوبه که همه خاطرات انیسا رو مینویسی.من با تمام بدوبدو کردن هام نمیرسم وبلاگ مبینا رو تندتند اپ کنم.چقدر این ورووجک ها شبیه هم هسن,مبینا هم منتظر غذامون تموم بشه و ظرف های خالی رو ببره بندازه تو سینک یا فقط کافیه اخرین جرعه چای رو بنوشی تا خانمی بیاد استکانت رو ببره بندازه تو سینک.
خداروشکر امتحاناتت هم تموم شد.باز هم از مادرانه هات بگو.انیسا رو ببوس.در مورد زبان دوم هم اصلا تردید نکن ذهن بچه زیر سه سال فراتر از تصور ادم هست.بچه ها قابلیت یادگیری چندین زبان رو باهم دارن.

مرسی عزیزم ما خوبیم .راست میگی شما خیلی دیر آپ میکنی ما دلمون تنگ میشهبه خاطره اینکه سن آنیسا و مبینا جون خیلی نزدیک به هم هست کاراشونم مثل همه!در مورد زبان هم دقبقا همینطوره که میگی من هم با تحقیق فراوان به همین نتیجه رسیدم.ببوس عزیزم مبینا جونم رو
فاطمه و فائزه ❤♫ ♥ زويشا ♥ ♫❤
30 بهمن 91 2:40
سلام ~~~~~~~~$$$$
~~~~~~~~~~..$$**$$
~~~~~~~~~...$$$**$$
..دوست خوبم.. $$$~~~'$$
~~~~~~~~$$$"~~~~$$
~~~~~~~~$$$~~~~.$$
من آپمممم ~~$$~~~~..$$
~~~~~~~~$$~~~~.$$$
یه ~~~~~~ $$~~~$$$$
~~~~~~~~~$$$$$$$$
~~سری~~~~$$$$$$$
~~~~~~~.$$$$$$*
~میزنی~$$$$$$$"
~~~~.$$$$$$$....
~~~$$$$$$"`$
~~$$$$$*~~~$$
~$$$$$~~~~~$$.$..
$$$$$~~~~$$$$$$$$$$.
$$$$~~~.$$$$$$$$$$$$$
$$$~~~~$$$*~'$~~$*$$$$
$$$~~~'$$"~~~$$~~~$$$$
3$$~~~~$$~~~~$$~~~~$$$
~$$$~~~$$$~~~'$~~~~$$$
~'*$$~~~~$$$~~$$~~:$$
~~~$$$$~~~~~~~$$~$$"
~~~~~$$*$$$$$$$$$"
~~~~~~~~~~````~$$
منتظرحضورسبزت هستم.'$
~~~~~~~~..~~~~~~$$
~.........~نظــــــــر~~~~$$
~~~~~ســــــــــــتاره~~~$$
~~~~~یـــــــادت نره~~~$$
~~~~~~$$$$$"~~.$$
~~~~~~~"*$$$$

-----------------------فاطمه:آفرين عزييييييييزم....ديگه دلمون داشت برات تنگ ميشد.....آفرين به دختر ناز و باهوش......كه داره مستقل شدنو هم ياد ميگيره


مرسی عزیزم حتما میام پیشتون
سمانه مامان ستایش
30 بهمن 91 3:31
آفرین به آنیسای باهوشچقد زود داری تو انگلیسی پیشرفت میکنی خوشگل خانوم
امیدوارم این مرحله از زندگی شما و آنیساجون زیاد سخت نباشه و زود سپری بشه.
برای آنیسا جون


مرسی سمانه جون
مامی ایلیا
30 بهمن 91 9:58
ماشالله آنیسا کوچولو خیلی خوردنیه و خوشمزه است. با اجازه ات لینکش می کنم


مرسی عزیزم لطف داری ما هم شما رو لینک میکنیم دوست خوبم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
30 بهمن 91 11:24
آنیساجنم ایشالا هیچوقت روزسخت نداشته باشی ودرحدهمین ازشیرگرفتن باشه
ساراجون منم خیلی ناراحتم که چجوری این پروژه روشروع وتمومش کنم آرمیتاجون کلی وابسته اس خیلی سختمه
امان ازدست این بدغذایی بازم خوبه شیرپاستوریزه میخوره ..
آفرین به دختربلبل زبونمون قضیه آباش خیلی بامزه بود
عکساتم مثل همیشه نانازن عزیزم

مرسی آنا جون آنی من هم خیلی به شیر وابسته هست فعلا دارم سعی میکنم کم بهش شیر بدم یعنی روزی سه یار اما نمیدونی این سه بار رو با چه اشتیاقی میخوره اصلا دل نمیکنه!
مامان آیسا
30 بهمن 91 12:51
$$$$$$$$ __$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(●)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(●)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(●)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ اپپپپپپپم اپم اپم ____________$$$$$$
دایی امیر
30 بهمن 91 13:47
خوشتیییییییییییییییییییییییییییییییپ
مامان آیسا
30 بهمن 91 15:20




مامان محمد معین
30 بهمن 91 16:51
ماشالا به این دخمل و زرنگ
عکساش هم عالی شدن
مرسی عزیزم
مامان سبحان جونی
30 بهمن 91 17:36
سلام خاله جونی سبحان من تو یه مسابه شرکت کرده و واسه برنده شدن ب رای احتیاج داره بهش رای میدی زود بیا پست اول وبم بخون
مامان آنوشا
30 بهمن 91 19:37
میدونم خیلی سخته ولی وقتی که بخوای کامل از شیر بگیریشون هم خیلیراحت تری خوبیش به اینه که این عروسکا خیلی زود عادت میکنن خیلی خانوم شده ماشالا... تازه غذا خوردنش هم بهتر میشه

آره عزیزم فقط میترسم یکم زود باشه !تصمیم دارم بعد عید از شیر بگیرمش!
مامان آیسا
30 بهمن 91 22:04
منتظر پست جدیییییییییییییییییییییدم عروسکم


چشم عزیزم زود می آیم
مامان امیر محمد
30 بهمن 91 23:15
سلام خاله حون من تو مسابقه شرکت کردم و باری برنده شدن به رای شما احتیاج دارم ممنون میشم به سایت زیر بری وبه کد515 امیر محمد رای بدی
http://shahrekhatere.niniweblog.com/
رای ذاذی حتما خبرم کن


فکر کنم من فقط بتونم یه رای بدم و برای همین به نفر اولی که برام کامنت گذاشت رای دادم خیلی شرمنده ام چون همه شما خوشگل و مامانی هستید
مرمر مامان محیا
1 اسفند 91 0:50
آنیسا نانازیووووووووو
ماشالا به این خانم کوچولو


مرسی عزیزم
زهرا مامی ویونا
1 اسفند 91 10:43
عزیز دلم چه دخمل باهوشی.....منم قبل از شیر گرفتنش عادتش دادم خودش بخوابه و در عرض 1 ماه تدریجی گرفتمش....از شیر گرفتنش واقعا برام راحت بودد..موفق باشی دوست خوبم


درسته عزیزم منم همین قصد رو دارم

محبوبه
1 اسفند 91 10:48
ماشالله بهش، خوشگل خانم.
رها وقتی شیر رو ترک کرد برعکس آنیسا جان بهتر غذاهای رو می خورد. بماند که در کل همیشه بد غذا بوده و هست.


مرسی عزیزم ولی من هنوز آنیسارو از شیر نگرفتم غقط دارم یادش میدم بدون می می بخوابه!
مامان فتانه
1 اسفند 91 12:34
افرین به تو دخملی گل که عادت کردی بدون می می بخوابی...اون لباست که مثل زنبوریه چقدر به تم ایلین میادتو عکس اخری به چی فکر میکنی ناناز


هه هه آره!مرسی عزیزم
مامان هانا
1 اسفند 91 15:31
عزیزم چه شنل نازی واعاً به آنیسا جون می آد خدایا اون روز می رسه هانایی هم بیاد و منو بغل کنه


مرسی بله عزیزم خیلی زود هم میرسه
مامان آیسا
1 اسفند 91 19:53



مامان جون
1 اسفند 91 21:13
سلام عزیزم مامان فدای این دختر خوش تیپ عسلم این روز ها هر بار زنگ می زدم با صدای بلند می گفتی مامان بیا من هم دیگه طا قت دوریت وندارم همین روزا میام پیشت سرم را شایددیگران در نبودنت گرم کنندولی دلم را هرگز


ماهم دلمون تنگ شده زود بیا پیشمون
مامان آیسا
2 اسفند 91 11:18
مامان فتانه
2 اسفند 91 12:46
´سلام ´¶¶´´´´¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶´¶¶¶¶´´ ´´´´´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶´¶¶´´´´¶´ ´´´´´´¶´´´´´´´´´´¶´¶¶¶¶¶¶´´´¶´ ´´´´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶´ ´´´´¶´´´´بدو بيا آپـــــم´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´ ´´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶´´ ´¶¶¶´´´´´¶´´´´دير نكني´´´´´´´¶´´ ´´´¶´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´ ´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´¶´´ ´´¶¶¶´´´´´´´´´¶¶¶´´´´¶¶´´´¶¶´´ ´´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´ ´´´´´´´¶¶¶´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´´´ ´´´¶¶¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´ ´´´¶´´´´¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶´´´¶´´´´´ ´´´¶´´´´¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶´´´´ ´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶´´´¶¶´´ ´´¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´¶´´ ´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶´´ ´´¶´´نظـــر´´¶¶¶¶¶¶¶¶´يادت نره ¶´´ ´´¶¶´´´´´´´¶¶´´´´¶¶´´´´´´¶¶´´´ ´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´
مامان مبینا
3 اسفند 91 23:10
این کوچولوها هر روزشون با روز قبل فرق میکنه.نگران نباش ایشالا زودتر غذا خوردنش خوب میشه.
راستی من میخوام فروردین مبینا رو از شیر بگیرم.


درسته عزیزم.من هم شاید بعد عید آنی رو از شیر بگیرمشاید اینطوری غذا خوردنش هم بهترشه!
فهیمه مامان سینا
4 اسفند 91 1:03
عجب عکسایی...ماشالله به خودش و بلبل زبونیش و پیشرفتش


مرسی عزیزم
مامان محمدپارسا
12 اسفند 91 13:03
سلام
وااااااااااااااااااااااااااااااااای چقدر نازی تو خوشگل خانومی
ماشالا خدا حفظت کنه


مرسی خانمی نظر لطفته
پويا
17 اسفند 91 19:53
من عاشق اين تيپتم دخمل خوشگل
دوست خوبم هر از چند ميام به ديدنت
فكر نكني فراموشت كردما


عزیزم شما لطف داری
سمانه
31 خرداد 92 16:39
خیلی زیبا بود دختر منم 8 تیر به دنیا میاد


مرسی عزیزم پس باید منتظر عکس یه نی نی ناز دیگه هم باشیم!ایشالا نی نی تون صحیح و سالم و به دنیا بیاد:×