آنیساآنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

برای آنیسای عزیزمان

فرشته کوچولوی ما

1390/11/12 23:04
نویسنده : مامان
1,005 بازدید
اشتراک گذاری

عشق کوچولوی من، این روزها می تونی لبه تختت رو بگیری و به حالت نیمه ایستاده وایسی و از بالای تخت پایین رو نگاه کنی


چند روزی هست که گوشات رو کشف کردی و هی بهشون دست می زنی و بعد متوجه گوشواره هات می شی و باهاشون بازی می کنی


روزها هم وقتی محبتت گل می کنه، صورتت رو محکم می چسبونی به صورت مامانی، نمیدونم شاید بخوای مامانت رو بوس بدی از خود راضی


چند روز پیش وقتی بابا از سر کار اومد، هی خودت رو براش لوس می کردی و سرتو میذاشتی رو سینش و بعد چند دقیقه دوباره بابا رو نگاه می کردی و باز سرت رو میذاشتی رو سینش و بغلش می کردی. الهی مامان قربون دل مهربونت بشه.


دیروز صبح آقاجون اومده بود دیدنت. با این که یک ماهی میشه ندیدیش ولی اصلا غریبی نکردی و طوری واسش خندیدی که انگار میشناختیش. آقا جون هم برات چند دست لباس آورده بود که دو تاش کار دست مامان جون بود و من هم خیلی از طرحشون خوشم اومد. مامان جون دستت درد نکنه


چند روز پیش وقتی سوار بر روروئک داشتی به همه جا سرک میکشیدی متوجه شدم که میری و مرواریدهای رومیزی رو می کنی. خدا رحم کرد که تو دهنت نذاشتی.

 

هر موقع این لباس رو می پوشی مامان فکر می کنه که یک پسر کوچولو داره.

آنیسا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

مامان آوین
12 بهمن 90 22:58
وای ! خیلی ناز شدی خاله! آفرین به این همه پیشرفت!
مهسا مامان مرسانا
13 بهمن 90 19:27
خداااااا چقدر سما خوشگلی خانومی.......ماشاالله بهت....دوست داری با مرسانا دوست بشی؟؟؟؟ اگر دوست داری بیا پیش مرسانا منتطرته
مامان مبینا
14 بهمن 90 2:35
مامانی کلی لایک چقدر آپ کردی. ماشالا به آنیسای خوشگل چقدر ماهی شما کلی بوس
خاله زهرا
14 بهمن 90 9:52
نازی جیگر طلای خاله ...فدات بشم که انقدر عسلی
عمو محسن
16 بهمن 90 8:03
خود علیرضا وقتی کوچیک بود
مامان ساوینا
16 بهمن 90 8:23
ای جونم . توووو چقدر نانازی
مامان فتانه
16 بهمن 90 11:43
روز به روز نازتر میشی ...مامانی براش اسپند دود کن...افرین به این پیشرفتات
لاله
16 بهمن 90 11:51
خود سارا وقتی کوچیک بود. ای خدا ، باز من دلم خواست لپاشو گاز بگیرم
ame azade
24 بهمن 90 12:42
mojehashhooo