سَلوم...
سه شنبه دوازدهم دی ماه واکسن 18ماهگی آنیسا رو با کمی تاخیر زدیم روز سختی بود و میشه گفت این سخت ترین واکسنی بود که تا حالا داشت !چون بعد واکسن اصلا نمیتونست پاشو تکون بده وراه بره و این برای یه بچه تو این سن و سال خیلی سخته!کل روز رو کنارش نشستم و سعی میکردم مشغولش کنم که نخواد راه بره و اذیت بشه!نصف شب هم تب خفیف داشت که پاشدم بهش آب دادم و قطره استامینوفن رو هم یه خورده زودتر از ساعت بهش دادم و زود تبش پایین اومد .فرداش هم با ترس و گریه پاشو زمین میزاشت و من چون حس کردم که نسبت به روز قبل بهتره و فقط ترس از راه رفتن داره دستشو گرفتم و سعی کردم آروم راه ببرمش که خدارو شکر نتیجه داد و زود خوب شد و خدارو شکر دیگه تا 6سالگی خبری از واکسن نیست!
دخترم دیگه کلی کلمه جدید بلده ولی از همه بامزه تر سلام کردنشه و ازصبح که پا میشه تا شب هزار بار میاد جلوی صورت آدم و میگه:سلوم(خیلی بامزه میگه و اگر هزاران بار هم تکرار کنه کسی خسته نمیشه و همه دلشون میخواد بازم بگه!)
اگه چیزایی که بلده رو دور و اطراف روی دیوار یا تو کوچه و خیابون ببینه سری منو صدا میکنه و میگه مامان مامان...اسب یا گل یا پیسر(پسر) و....جالبه رو دیوار اتاق داییش چند تا خط به شکل ابروهای پیوسته یا موج هست یه روز دیدم اونارو بهم نشون میده و میگه مامان ابو(ابرو)!روزی ده بار هم عکس عروسیمون رو که رو دیوار خونه مامان اینا هست نشون میده و میگه:مامان بابا و به عکس خودش میگه نی نی!
از کلمات انگلیسی که تا یک سال و نیمگی تونسته یاد بگیره: ,mom,dad ,toes,knees,head,,eyes,mouth,nose,wave,clap your hands,stomp your feet,arms upهست.
میگم (cat say):میگه : میو میو
میگم (dog say):میگه: هاپ هاپ
دختر کم به افتاد میگه: دیداد و همینطور به ساعت میگه:آسَت لامپ:بامب کلاه:گیلا شَبا:شلوار(خواستم یه خورده از چیزایی رو که با لحن بچگانه میگه اینجا ثبت کنم تا یادم نره )
از شعر ها و بازی های مورد علاقه تو 18 ماهگیش شعر کدو کدو(که تو نسته باهاش جهت ها رو یاد بگیره) و ما گلیم ما سنبلیم و قایم موشک هست
پی نوشت:ما فعلا شمال هستیم ومن سخت مشغول امتحانات دانشگاه وروجک هم داره حسابی خوش میگذرونه آب و هوا هم تا دیروز خیلی خوب و بهاری وپاک بود و تازه کمی سرد و بارونی شده شرمنده که دیر آپ میکنم و سعی میکنم در اولین فرصت به همتون سر بزنم چون دلم واسه ی همه ی دوستانمون تنگ میشه