آنیساآنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

برای آنیسای عزیزمان

سَلوم...

1391/10/23 1:25
نویسنده : مامان
2,128 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه دوازدهم دی ماه واکسن 18ماهگی آنیسا رو با کمی تاخیر زدیم روز سختی بود و میشه گفت این سخت ترین واکسنی بود که تا حالا داشت !چون بعد واکسن اصلا نمیتونست پاشو تکون بده وراه بره و این برای یه بچه تو این سن و سال خیلی سخته!کل روز رو کنارش نشستم و سعی میکردم مشغولش کنم که نخواد راه بره و اذیت بشه!نصف شب هم تب خفیف داشت که پاشدم بهش آب دادم و قطره استامینوفن رو هم یه خورده زودتر از ساعت بهش دادم و زود تبش پایین اومد .فرداش هم با ترس و گریه پاشو زمین میزاشت و من چون حس کردم که نسبت به روز قبل بهتره و فقط ترس از راه رفتن داره دستشو گرفتم و سعی کردم آروم راه ببرمش که خدارو شکر نتیجه داد و زود خوب شد و خدارو شکر دیگه تا 6سالگی خبری از واکسن نیست!

دخترم دیگه کلی کلمه جدید بلده ولی از همه بامزه تر سلام کردنشه و ازصبح که پا میشه تا شب هزار بار میاد جلوی صورت آدم و میگه:سلوم(خیلی بامزه میگه و اگر هزاران بار هم تکرار کنه کسی خسته نمیشه و همه دلشون میخواد بازم بگه!)

اگه چیزایی که بلده رو دور و اطراف روی دیوار یا تو کوچه و خیابون ببینه سری منو صدا میکنه و میگه مامان مامان...اسب  یا گل   یا پیسر(پسر) و....جالبه رو دیوار اتاق داییش چند تا خط به شکل ابروهای پیوسته یا موج هست یه روز دیدم اونارو بهم نشون میده و میگه مامان  ابو(ابرو)!روزی ده بار هم عکس عروسیمون رو که رو دیوار خونه مامان اینا هست نشون میده و میگه:مامان بابا و به عکس خودش میگه نی نی!

از کلمات انگلیسی که تا یک سال و نیمگی تونسته یاد بگیره: ,mom,dad ,toes,knees,head,,eyes,mouth,nose,wave,clap your hands,stomp your feet,arms upهست.

میگم (cat say):میگه  :  میو میو

میگم (dog say):میگه:   هاپ هاپ

دختر کم به افتاد میگه: دیداد و همینطور به ساعت میگه:آسَت  لامپ:بامب   کلاه:گیلا  شَبا:شلوار(خواستم یه خورده از چیزایی رو که با لحن بچگانه میگه اینجا ثبت کنم تا یادم نره چشمک)

از شعر ها و بازی های مورد علاقه تو 18 ماهگیش شعر کدو کدو(که تو نسته باهاش جهت ها رو یاد بگیره) و ما گلیم ما سنبلیم و قایم موشک هست

پی نوشت:ما فعلا شمال هستیم ومن سخت مشغول امتحانات دانشگاه وروجک هم داره حسابی خوش میگذرونه آب و هوا هم تا دیروز خیلی خوب و بهاری وپاک بود و تازه کمی سرد و بارونی شده شرمنده که دیر آپ میکنم و سعی میکنم در اولین فرصت به همتون سر بزنم چون دلم واسه ی همه ی دوستانمون تنگ میشهماچ

انیساانیسا

انیسا

انیسا

انیسا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (51)

مامان شايان
23 دی 91 10:20
سلام خاله جون پسرم شايان تو مسابقه ي جشن تولد 2سالگي ني ني وبلاگ شركت كرده و منتظر دستاي پر مهر شما خاله مهربونه تا بهش 2 تا راي خوشكل بدين شماره ما 22 منتظريما فقط تا دوشنبه وقت داريم
کیارش
23 دی 91 11:54
آفرین آفرین به این دخمل باهوش و زرنگ
خاله جون کبریت بازی خطرناکه عزیزم


بله خاله این کوچولوها تو این سن خیلی کاراشون خطرناکه کلی باید هواسم بهش باشه !فقط گهگاهی میدم دستش که حس کنجکاویش ارضا بشه!
مامان بابای الیسا
23 دی 91 12:05
سلوم . ای جانم با این شیرین زبونیت خدا رو شکر واکسنتو زدیو تموم شد آره مامانی این بدترین واکسن هستش آفرین که کلی چیز بلدی و دخملی باهوشی هستی مامانی امیدوارم امتحاناتتو خوب خوب بدی راستی شمال که هستین ما در خدمتیما


مرسی عزیزم خوشحالم که دوست همشهری دارم.ما ساری هستیم شما کجای شمالید؟!
بهاره مامان ونداد
23 دی 91 12:30
دخملی طلا چه عکس هایی عزیزم چقدر تو ملوسی
با کبریت نباید بازی کنی عروسک


مرسی عزیزم اتفاقا عاشق بازی با چوب کبریت هاست!!!
مامان آوین
23 دی 91 16:15
عزیزم! پا کوچولوهات درد نگیره الهی گلم! ایشالا که زود زود خوب شی! آفرین که این همه کلمه جدید بلدی دخمر زبل! دوست داریم!


مرسی عزیزم ببوس آوین عزیزمو

ویدا
24 دی 91 3:38
عجب خوردنی شده با این شیرین زبونیش. اون "دیداد" منو کشته!


آره خاله اگه بدونی دخترم چقدر ناز حرف میزنه!
مامان حمید کوچولو
24 دی 91 8:49
آنیسا جون ایشالا همیشه سالم باشی عزیزم ومامانتم امتحاناتشو باموفقیت پشت سربگذرونه.بعدشم اینکه کبریت بازی خیلی خطرناکه مامانی بهش نده یهو اتفاقی روشن میشه وخدایی نکرده باعث درد سرمیشه گلم

چشم عزیزم . نه زیاد در دسترسش نمی زارم
مامان اوا
24 دی 91 10:30
خب خدا رو شكر زودتر خوب شدي و زياد اذيت نشدي دخمل شيرين زبون
انشالله ماماني هم امتحاناشو با موفقيت تموم كنه و شما هم زودتر بياين

مرسی خاله جون .انشا الله
مامان پاتمه
24 دی 91 11:19
آخیشششششششششششششش تا 6 سالگی راحت شدی از دست این واکسن ها

وای دلم میخواد یه بار برام بگی سلوم من بچلونمت


واقعا انگار یه بار بزرگی از رو دوشم برداشته شد!
مامان نوژاجوني
24 دی 91 15:30
خداروشكركه ديگه گل ما واكسن نداره .ساراجون اميدوارم امتحانانت رو با موفقيت پشت سر بزاري وزودتر برگردي خونه.آنيسا رو ببوس


مرسی عزیزم شما هم دختری نازتو ببوس
زهرا مامی ویونا
25 دی 91 1:21
آفرین به این دختر ناناس باهوشش...بووووس


مرسی عزیزم ببوس دختری رو
سمانه مامان ستایش
25 دی 91 3:03
وااای چقد بامزه به سلام میگه سلوم...معلومه حسابی خوردنی میشه موقع حرف زدنش
واقعا که لذت داره این حرف زدناشون.
این واکسن 18 ماهگی خیلی واکسن سختیه،عوضش دیگه حالا حالا راحتیم.خداروشکر که آنیساجون اذیت نشد.
امیدوارم امتحاناتتونو با موفقیت بدید
آنیسای نازمو ببوس


مرسی سمانه جون شما هم ستایش عزیزمو ببوس
مرجان مامان آران
25 دی 91 7:27
اخیییییییییییییی نازیییییییی چقدر دردکشید
قربون شیرین زبونیات عروسک
ایشالا امتحاناتونو خوب بدید
همیشه به سفر و خوشحالی


مرسی عزیزم با وجود این وروجک درس خوندن خیلی سخته ولی خدارو شکر تا حالا خوب پیش رفتم!
فاطمه و فائزه( زویشا)
25 دی 91 11:46
: فائزه: من عاشق آنیسا کوچولوی شما هستم خیلی جیگره X:


قربونت برم مرسی عزیزم
فرناز/مامان ریحانه
25 دی 91 13:44
دایره لغات نی نی گونه ات رو بخولم

عکساتم هم که یکی از یکی نانازتره


مرسی عزیزم
مامان آنوشا
25 دی 91 13:45
سلام عزیزم خدا رو شکر که واکسناش تمام شد وای خدا این عروسک چه ژسای جالب و بامزه ای میگیره کلی دلبری میکنه ممنونم از لطفت ایشالا... خدا حافظ آنیسا جان باشه راستی آنوشا یه دختر دایی داره که هم اسم دختر شماست و 4 سالشه


مرسی عزیزم .آخی !خدا حفظش کنه
مامان فتانه
25 دی 91 15:57
اره واقعا ناز صخبت میکنه...مخصوصا سلوم گفتنش


مرسی عزیزم ایلین جونم خیلی بامزه حرف میزنه
مامانی زهرا
25 دی 91 16:47
سلوم به روی ماهت ناناز خانم
چشممون روشن داری کبریت بازی میکنی ؟


سلام مامانی زهرا. آره دیگه ازترسش باید کبریت هارو جاداد و مخفیانه استفاده کرد!
مامان یاشار
25 دی 91 20:53
وای چه عکسایی. قربون این عروسک شیرین بشم من. خدا برات حفظش کنه مامان جون


مرسی خانمی .خدانکنه عزیزم!خدا ایشالا حافظ همه ی نی نی ها باشه
آناهیتا مامانیه آرمیتا
26 دی 91 2:10
آفرین به دخترباهوش وزرنگ
این سلوم گفتنت که دیگه خوردنیت کرده عزیزم
خوبه که توی این آب هوای خراب رفتین شمال خوش بگذره


مرسی عزیزم. آره واقعا خوشحالم که این درس و امتحانات باعث میشه یه خورده از اون شهر شلوغ و آلوده فاصله بگیریم!

مامان هانا
26 دی 91 15:22
قربون آنيساي ناز و خوشتيپم


خدا نکنه عزیزم!لطف داری
مامان بابای الیسا
27 دی 91 1:10
ما آمل هستیم عزیزم .راهمونم خیلی دور نیست.


واقعا خوشحالم از آشناییتون
مامان آروین
27 دی 91 20:55
آفرین به این دختر زرنگ و باهوش و خوشششششگل و طناز . من که حسابی کیف می کنم وقتب مب بینم که بچه ها چیزهای مختلف یاد می گیرند و صد آفرین به مامانی که با وجود اینهمه کار باز هم برای شما وقت می ذاره. همیشه موفق و شاد و خندون باشید . راستی بمیرم واسه پا کوچولوت که اینقدر اذیت شد .


خدانکنه عزیزم خیلی لطف داری
الهام مامان آوینا
28 دی 91 1:21
مامان انیسا جون ممنون که بهمون سر زدید. چه شلوار لی خوشکلی داره انیسا جون خیلی هم بهش میاد... مامان انیسا جون برام جالب بود که به انگلیسی صحبت می کنید و انیسا جوووون هم جواب میدن. انیسا جوووون را مهد دو زبانه می فرستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من برای دخترم دی وی دی بیبی انیشتین می گذارم ولی صحبت کردن انگلیسی شما برام جالب بود. اگه ممکنه راهنماییم کنید.. ضمنا امیدوارم امتحاناتتون را عالی بدید......

مرسی عزیزم.نه آنیسا اصلا مهد نمیره!راجع به زبان انگلیسی من بیشتر از سی دی های your baby can readاستفاده میکنم که خیلی هم راضی هستم !گاهی هم خودم یه چیزایی رو بهش یاد میدم البته فلش کارتهای بن بن بن هم چیز خوبیه من اول فارسیش رو به آنیسا یاد دادم و تازه دارم انگلیسی رو هم شروع میکنم!این کوچولوها انقدر باهوشن که خیلی راحت همه چیز رو یاد میگیرن !
مامان ایسا
28 دی 91 2:29
سلام ..عزیزم وبلاگت خیلی قشنگه خودتم خیلی خوشگلی



مرسی عزیزم ایسا جون هم خیلی نانازه
بهاره مامان ونداد
28 دی 91 17:02
ما اپپپپپ کردیممممممممم


باشه عزیزم الان میام
مامان مبینا
28 دی 91 20:50
سلوم خوبید؟ایشالا امتحاناتت روبا موفقیت پشت سر بگذاری،خوش بحال آنیسا که دارهاز هوای خوب لذت میبره.
خداروشکر که بالاخره واکسنش رو زد و مشکلی پیش نیومد.
ببوس خوشگلم رو
مرسی خانمی .آره واقعا اب و هوای شمال عالیه! ببوس دختر گلت رو

مامان مبینا
28 دی 91 20:52
راستی یه سوال من فکر میکنم که حالت موهای آنیسا و مبینا تقریبا مثل هم هست،میشه بگی از چه شامپویی استفاده میکنی؟من دنبال یه شامپو هستم که موهارو نرم کنه.
موهای مبینا رو وقتی بگذاره شونه کنم مثل موهای آنیسا میشه ولی وقتی نگذاره شونه کنم فرفری میشه بدرقم.


عزیزم شامپوی آنیسا مادرکر هست .موهای آنیسا ریشه اش صافَ هست و زیرش فر اما جنس موهاش خیلی نرمه !البته من از اول همین شامپورو استفاده می کردم!
مامان آرینا(مریم)
29 دی 91 12:52
سلام به انیسا خانوم و مامان گلش
ممنون که به وبلاگ ما سر زدید. ماشاله چه دخمل خوشگلی دارید. چقدر معنی اسمش قشنگه. خدا براتون حفظش کنه. خوشحال می شم که به دوستیمون ادامه بدیم.


مرسی عزیزم ما با کمال میل لینکتون می کنیم
مهسا مامی کیارش
29 دی 91 20:28
آنیسا جون اومدم به وبت سر زدم ببینم باز عکسای خوشگلت رو بوس بوس یه عالمه بوس برای آنیسای دوست داشتنی


مرسی خاله ی مهربون
محبوبه
30 دی 91 1:07
سلام.
اون چیه دستت خاله؟ کبریت؟
قربونت گلم بزارش کنار
ماشالله به تو دختر باهوش و زبل با اون همه کلمات قشنگی که بلد شدی.
خداروشکر که واکسنتم بسلامتی تموم شد تا ...

مامان گل آنیسا واسه شما هم آرزوی موفقیت تو امتحاناتونو دارم. کشیدم و می دونم سخته با بچه درس خوندن

مرسی محبوبه جان. آره واقعا سخته گاهی واقعا کم میارم اما با خودم میگم در درجه اول بچه ام مهمه !
فاطمه (مامان آیلین)
30 دی 91 9:32
سلوووووووم آنیسا جون ..می دونستی خیلی خوشتیپی ؟ آنیسا جون آخه چرا به کبریت دست میزنی خاله ؟ آخه چرا شما نی نی ها به چیزای خطرناک علاقه مندین ؟وای عاشق اون دستای کوچولوی کپلیم ببین چه جوری کبریتو گرفته ؟


مرسی خاله جون نظر لطفته
پويا
1 بهمن 91 19:14
سلام آنيسا خانمي
حالت خوبه خوشمل خانمي؟
آنيسا جون ؛ به ماماني بگو آدرس لينك منو
تو پيوندها اصلاح كنه
http://asrepouya.niniweblog.com
بازم از ديدنت خوشحال شدم عزيزم


چشم خانمی
مریم ارشدی
2 بهمن 91 23:01
مرسی خالش

خدا حفظش کنه سایتون ررو سرش باشه؛ خیلی لطف دارین اگه دوست داشتین بچمو با اسم شایاجون لینکش کن ممنون

ارادتمند مامان بزرگ شایاجون


مرسی عزیزم چشم حتما لینکتون میکنیم
مامان فتانه
4 بهمن 91 17:21
´سلام ´¶¶´´´´¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶´¶¶¶¶´´ ´´´´´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶´¶¶´´´´¶´ ´´´´´´¶´´´´´´´´´´¶´¶¶¶¶¶¶´´´¶´ ´´´´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶´ ´´´´¶´´´´بدو بيا آپـــــم´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´ ´´´¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶´´ ´¶¶¶´´´´´¶´´´´دير نكني´´´´´´´¶´´ ´´´¶´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´´ ´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´¶´´ ´´¶¶¶´´´´´´´´´¶¶¶´´´´¶¶´´´¶¶´´ ´´´´´¶¶´´´´´´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´ ´´´´´´´¶¶¶´´´´´´´´´´´´´¶¶¶´´´´ ´´´¶¶¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´ ´´´¶´´´´¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶´´´¶´´´´´ ´´´¶´´´´¶¶¶´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶´´´´ ´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶´´´¶¶´´ ´´¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´¶´´ ´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶´´ ´´¶´´نظـــر´´¶¶¶¶¶¶¶¶´يادت نره ¶´´ ´´¶¶´´´´´´´¶¶´´´´¶¶´´´´´´¶¶´´´ ´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´
مهسا مامی کیارش
5 بهمن 91 13:03
پرنسس کوچولو نیومدی با کارها و صحبتهای شیرینت


مرسی که به یادمونی خانمی در اولین فرصت میایم
فاطمه و فائزه( زویشا)
6 بهمن 91 0:42
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........;
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-'شاد باشي مهربون
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*...........

مرسی عزیزم حتما سر میزنم
محمد حسین
6 بهمن 91 14:42
سلام...چطوری؟؟؟
_______________¶¶¶¶¶¶
__________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶
_____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
_¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶
____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
_____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶
______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶
__¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤
__¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶
¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶
¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶
_¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶
(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)
آپم...بدو بیا منتظرم نذاریاااااااااا

خوبم مرسی عزیزم جشم حتما میام
مامان آنوشا
7 بهمن 91 20:32
سلام خوبی مامانی؟آنیسا جون خوبه؟با امتحانا چه کردی ایشالا... که شیر شیری


مرسی عزیزم خوبیم تقریبا جواب همه ی امتحانات رو گرفتم خدا رو شکر همه رو قبول شدم و نمراتم خوب بود !ممنون عزیزم که به یادمون بودی
مامان جو ن
7 بهمن 91 21:06
عزیز دلم هر روز که می گذره بیشتر عا شقت می شم این هفته قرار بر گردین تهران ومن از الان دلتنگ شیرین زبونیاتم تو زندگی منی عاشقتم

مرسی مامان جون مهربون ممنون بابت همه ی زحمتات می دونم آنیسا هم خیلی دلتنگت میشه عزیزم
مامان آرینا(مریم)
8 بهمن 91 0:53
وایییییی که چقدر خوردنیه این دخمل.
من عاشق اسم دخملت شدم. خیلی قشنگه اسمش. معلومه خیلی خوش سلیقه ای خانومی!


مرسی خانمی لطف داری عزیزم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
8 بهمن 91 14:22
۱سال و۷ماهگیت مبارک آنیسای عزیز
مامانی دلمون تنگ شده ها

مرسی آنا جون خوشحالم که به یادمونی عزیزم یه خورده سرم شلوغه زود میام ببو س آرمیتای نازنینم رو
مامان نادیا و نلیا
9 بهمن 91 9:53
ای جونم دخمل شیرین زبون و ناناز....
چه عکسای نازی از این عروسک گذاشتی



مرسی خانمی
مامان هانا
9 بهمن 91 13:20
سلام گلم

امي تيس
11 بهمن 91 13:46
ماشالله به اين دخمل.شما به دختر من لطف دارين خانمي
آتيلا جون و مامان شيما
11 بهمن 91 19:04
عسيس دلم
كوشولوي باهوش شيرين زبون...
ناماني دختر داري مثل دسته ي گل ماشاا... خدا حفظش كنه
ميبوسمتون...
بوووووووس


مرسی عزیزم لطف داری
محبوبه
13 بهمن 91 19:52
دلم تنگ دیدن روی ماهش شده بود.


آخی!عزیزم سعی میکنم زودتر بیام مرسی خانمی از محبتت
مهسا مامی کیارش
14 بهمن 91 1:29
ج.جه هنوز نیومدی که؟؟؟؟؟؟؟؟



خیلی سرم شلوغ بود عزیزم ولی زودی میام
مامان جون
14 بهمن 91 10:42
عزیز دلم از دیروز که رفتی دلم خیلی گرفته صبح که از خواب بیدار شدم منتظر بودم از اتاق بیای بیرون بگی سنام فدات بشم


خدا نکنه مامان جون ما هم دلمون تنگ شده
بهاره مامان ونداد
14 بهمن 91 16:58
ما اپیم بدو بیا
مامان شروین و آذین عزیز
18 بهمن 91 19:02
الهی زنده باشی کوچولوی خواستنی
ما با اجازتون لینکتون کردیم.
فهمیدم که ساکن تهران هستید.اما کاش آدرس این پارک رو به منم میدادی مامانی


مرسی عزیزم از این پارک های سر پوشیده تو تهران زیاده عزیزم میام وبت آدرسش رو مینویسم