فرار از این شهر شلوغ و آلوده
فرار از این شهر شلوغ و آلوده ما داریم از این شهر بزرگ و شلوغ و پلوغ و آلوده فرار میکنیم و مدتیه که در گیر جمع کردن اسباب و اثاثه و تحویل خونه و خرید خونه جدید هستیم یعنی هفته پیش تمام وسایل رو جمع کردیم و اومدیم شمال خونه مامان جون و وسیله ها هم باید بره تو انبار خونه پدر جون تا دو ماهه دیگه که خونه جدید رو تحویل بگیریم این وسط امتحانات میان ترم دانشگاه هم شروع شده و کلا تا آخرای خرداد درگیر امتحاناتم و بعدشم نقل مکان به خونه جدید!اما دخترک حسابی داره خوش میگذرونه البته باید بگم از این به بعد با وجود مامان جون و دایی جون و عمه جونا....حسابی خوش به حالش میشه و دیگه تنها نیست!دختر گلم اینقدر این روزها شیرین زبون شده که آدم دوست داره یه لقمه چربش کنه!کوچولوی خوشگلم عروسکش رو میاره و میگه بشین بشین آآآآآآفرین و بعد کتاب داستان واسش میخونه!دختر با محبتم هر چند دقیقه یک بار محبتش رو به یکی ابراز میکنه و میگه بوس بوس و بعد که بوسید میگه عاشِشَم(عاشقتم)آآآفرین یا مرسی عسیسم(عزیزم)یا به تقلید از من میگه خدا خدا!گاهی رسما میشم سالا(سارا)و گاهی مامان سارا و گاهی مامان !من که اصلا برام فرقی نمیکنه و هرجور که صدام کنه دلم واسش ضعف میره و میگم جانم عزیز دلم!
یه روز با باباش رفت دسشویی که دایپرش رو عوض کنه و بشورتش دیدم سرش رو از در آورده بیرون و میگه :سالا سالا پاچه بیار(منظور پارچه نمگیرش بود)نمیدونم کی و کجا و چه روزی این رو یاد گرفت من که چیزی یادم نمیاد!
مامان:یه توپ دارم آنیسا:گل گلی
مامان:سرخ و سفیدو آنیسا:آبی
مامان:میزنم زمین هوا میه
نمیدونم تا کجا میه
من این توپو نداشتم
مشقامو خوب نِشتم و...
به همین ترتیب شعر یه دختر دارم شاه نداره و چشم چشم دو ابرو و حتی کتاب می می نی رو هم کامل یاد گرفته و میخونه!مثلا میگم کی میدونه می می نی الان دلش چی میخواد؟ آنیسا: یه بستنیه شوبی وای دَدَنم آب افتاد!ترانه بیا از باران روهم خیلی دوست داره و تقریبا حفظه و چنان با احساس میخونه که نگو!کلا علاقه زیادی به خوندن داره وهر قسمت که ملایم و غمگین باشه چشاشو میبنده و سرش رو تکون میده و با احساس میخونه و هرجا که قر داشته باشه بشکن میزنه وشونه هاشو تکون میده!
دختر باهوشم وسایل نقلیه از موتور ماشین کامیون و قطار(به قول خودش اَگار)رو هم کاملا میشناسه!و اشکال هندسی رو به انگلیسی یاد گرفته square,heart,circle,oval
اسم و فامیلش رو هم یاد گرفته و وقتی میپرسم اسمت چیه؟آنیسا فامیلیت چیه؟نوبیان(نوریان)
.gif){kind=small}
همیشه جویای حال شما ودختر گلت هستم و خیلی خوشحالم که دوستانی مثل شما پیدا کردم.هر وقت شمال اومدید حتما پیش ما بیاید خوشحال میشم روی ماهتو ببینم فرشته نازت رو هم ببوس عزیزم
به سلامتی پیشاپیش خونه جدید مبارکتون باشه 
.gif){kind=small}
من آروین جونو خیلی دوست دارم حتما ببوسش عزیزم
قرار نیست از شهرمون رفتی از دلت هم بریم که
روزت مبارک مامانی گل
