آنیسای 16 ماهه
آنیسا خانم ما این روز ها خیلی بازیگوش شده خودم حس میکنم شیطون تر از قبل شده البته میدونم تا این حد طبیعیه و فقط باید حوصله به خرج بدم تا این دوره سنش بگذره هرچند دوره شیرینیه چون هر روز با یه حرف یا حرکت جدید سورپرایز میشیم!خودمم حس وابستگیم بهش بیشتر شده حتی وقتی که خوابه کلی دلتنگش میشم!خیلی وقتها امتحانش کردم هیچ وقت بچه حسودی نبود ولی این روزها اگه من یا باباش به نی نی دیگه ای توجه کنیم ناراحت میشه بغض میکنه و اعتراض میکنه حتی وقتی من عروسکش رو ناز میکنم با بغض میاد عروسکش رو پرت میکنه و من رو بغل میکنه !این یعنی توجه بیش تری از ما میخواد و ماهم داریم سعی میکنیم بهش بفهمونیم که جز اون هیچی تو دنیا واسمون ارزش نداره ...
آموزش بن بن بن رو هم شروع کردم خیلی خوب داریم پیش میریم البته هدف خواندن نیست چون عکسها واضح تره و آنیسا هر چیز رو که یاد گرفت از عکسش بود .وقتی عکس آب رو نشون میدم و میگم :آنیسا این چیه خیلی با مزه میگه :آآآآآب و...از همه جالب تر گاوه که من هرچی میگم آنیسا یاد نمیگیره وآخرش وقتی میپرسم این چیه میگه:ما
تو خونه وقتی صدای زنگ در یا گوشی میاد سریع میگه الوووووووو ولی خونه مامان جون هر وقت صدای زنگ در میومد بلند میگفت ابیر(مظورش دایی امیر بود)
این هفته دوتا مهمونی دعوت شدیم که خیلی بهمون خوش گذشت (تولد آندیا جون و نامزدی دوست عزیزم)البته چون دست تنها بودم نتونستم دوربین ببرم و تو مهمونی عکس بگیریم اما قبل رفتن یه چندتایی عکس از ملوسکم انداختم
راستی دختری 4 تا مروارید خوشگل دبگه هم به مرواریداش اضافه شده و حالا دیگه 13 تا دندون داره عروسکم