مسابقه!!!
بارداری من خیلی اتفاقی بود و من از همون روز اول که تنهایی و بدون اطلاع نزدیکانم (حتی بابای نی نی)رفتم آزمایش دادم یه حس عجیبی داشتم با اینکه منتظر نی نی نبودم ولی یه چیزی درونم قلقلکم میداد و میخواستم جواب آزمایش مثبت باشه !حس عجیبی بود... روز های قشنگی رو داشتیم تجربه میکردیم از اشتیاق فراوانمون برای شنیدن قشنگ ترین ملودی دنیا (صدای قلب جنین) و اولین دیدارهامون تا خرید سیسمونی و تولد .... حیف بود اینهمه لحظات ناب و قشنگ جایی ثبت نشه!تو یه سررسید همه رو با تاریخ دقیقش ثبت میکردم و تقریبا یک ماه قبل از تولد آنیسا وبلاگ نویسی رو شروع کردم و حالا با اشتیاقی وصف نشدنی مینویسم برای دخترم از اولین هایش و اولین هایم از روزهای خوشی که ...
نویسنده :
مامان
23:16