دختر کوچولوی خونه ی ما
دختر ما این روزها یه کوچولو سرما خورده و یکم بی اشتها شده البته یکی دیگه از دندونهای آسیابش داره در میاد و شاید این هم مزید بر علت باشه که باعث میشه شبها خوب نخوابه و تا صبح می می بخواد! هفته پیش چند تا جشن دعوت شدیم یکیش تولد بود که به آنیسا خیلی خوش گذشت و کلی نی نای نی نای کرد حنابندون دختر خالم هم رفتیم و بازم آنیسا کلی قر داد و همه خوششون اومد و ازش فیلم میگرفتند ولی روز عروسی حسابی اذیت کرد و ما از عروسی چیزی جز خستگی نفهمیدیم!اما چیزی که جالب بود این بود که تو این مدت فهمیدم آنیسا عاشق آهنگ بعد از نسترن شده و روز عروسی وقتی داشت با غرغر شیر می خورد این آهنگ پخش شد و آنیسا چنان هیجان زده بلند شد و رقصان رقصان خودش رو به سن رسوند که...